Monday, August 15, 2016

کارگاه های آموزشی «چند رسانه ای برای جوانان» برگزار می شود

مصطفی کمال

قرار است اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان به همکاری موسسه نی حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان، کارگاه آموزشی چند رسانه ای(مولتی میدیا) را برای اعضای این نهاد به زودی برگزار نماید.

در این کارگاه آموزشی که قرار است به تاریخ 14 آگست سال روان میلادی در موسسه نی برگزار خواهد شد در آن 25 تن از اعضای فعال این نهاد شرکت خواهند داشت.

اعضای اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان در این کارگاه آموزشی که به مدت دو روز ادامه خواهد داشت، موضوعات دادخواهی از طریق رسانه های اجتماعی و استفاده موثر از صفحات اجتماعی را بشکل عملی و نظری می آموزند.


این در حالی است که اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان به همکاری  موسسه نی حمایت کننده رسانه های آزاد افغانستان از سال 1385 تا اکنون ده ها ورکشاپ آموزشی را در بخش های خبرنگاری،عکاسی، تصویر برداری، کمپیوتر و ویرایش صدا و تصویر را برای جوانان برگزار نموده است که خوشبختانه این روند آموزش برای جوانان ادامه دارد. از مجموعه برنامه های رانده اندازی شده در حدود 500 تن از جوانان مستفید گردیده اند.

تمام قوانین معاصر افغانستان دیجیتالی می شود

مسعود مومن
مرکز منبع معلومات افغانستان، نخستین مرکز مدرن معلوماتی افغانستان در سطح منطقه می باشد. ساختمان این مرکز در سال 2013 از بودجه انکشافی حکومت افغانستان در مساعی مشترک با کمک کننده گان بین المللی در محوطه دانشگاه کابل اعمار گردید. در تفاهم نامه که در جنوری سال 2013 با وزارت تحصیلات عالی به امضا رسید، براساس آن این مرکز فعالیت های خود را در داخل دانشگاه کابل بشکل مستقلانه پیش می برد.

«ملت سازی از طریق شریک ساختن معلومات» آرمان مرکز منبع معلومات افغانستان می باشد. مسوولان این مرکز چندی قبل درحاشیه برنامه مکتب تابستانی که از سوی موسسه انترنیوز برای خبرنگاران، حقوق دانان و فعالان مدنی در مرکز منبع معلومات افغانستان برگزار گردید بود، پیرامون فعالیت های اساسی این مرکز معلومات ارائه نمودند.

به گفته آنان،جمع آوری،فهرست نویسی و دیجیتال سازی منابع از یکی از برنامه ها مداوم و در حال توسعه در این مرکز است که شامل مجموعه عکس های تاریخی افغانستان، نقشه ها، کلیکسیونی از دوره های جنگ در افغانستان، کتاب های تاریخی، ادبیات، فرهنگ، زراعت، زنان و دیگر منابع تاریخی و فرهنگی می‌شود.

وحید وفا رئیس مرکز منبع معلومات افغانستان حین معرفی بخش های این مرکز خطاب به خبرنگاران گفت: "ما مطابق به پلان، تمام قوانین افغانستان از جمله قانون اساسی، قوانین فرعی، فرامین تقنینی، تعهداد بین المللی، مقرره ها، لوایح، اساسنامه ها و مصوبات تقنینی را جمع آوری کرده و سپس دیجیتالی می سازیم و متن کامل آنرا از طریق یک سیستم جامع آنلاین در خدمت علاقمندان داخلی و خارجی قرار دهد".

آقای وفا افزود فعلاً بیشتر از صدهزار اسناد و دیگر کتاب های تاریخی، اجتماعی و سیاسی افغانستان از دوره های مختلف در این مرکز جمعاوری و دیجیتالی گردیده است. حالا مردم می توانند با مراجعه به ویب سایت این مرکز کتاب مورد نظر و دیگر اسناد حقوقی افغانستان را از دیتابیس آنلاین آن بدست آوردند.

به گفته موصوف، این مرکز پس از دیجیتال سازی قوانین، درگام بعدی آنها را به زبان انگلیسی ترجمه و در خدمت پژوهشگران داخلی و خارجی قرار میدهد.

پژوهشگران، استادان و دانشجویان با مراجعه به ویب سایت این مرکز می توانند با استفاده از گزینه جستجوی آن، کتاب و دیگر اسناد حقوقی مورد نظر خود را به ساده گی بدست آورند. این دیتابیس 24 ساعته فعال بوده و مردم از هر گوشه افغانستان و جهان می توانند دسترسی داشته باشند.

مجموعه هاي موجود در مرکز منبع معلومات افغانستان بیشتر از یکصد هزار اسناد متعلق به افغانستان است که شامل كتابها، گزارش‌های تحقیقی، نقشه ها، اخبار و جراید، مجلات، پوستر ها، عکس های تاریخی افغانستان، رساله ها و بروشور‌ها و مجموعه‌هایی از نشرات مجاهدين، فهرست كتابها، ويدیو کست ها،كست‌هاي سمعی وبصری و دي وي دي ها وغیره که تمام موضوعات را در بردارد وکارمندان مرکز منبع معلومات افغانستان به صورت مداوم اسناد را از تمام ارگانهای دولتی و غیر دولتی جمع آوری کرده و برخی از سازمانها نیز نشرات خود را به طور مرتب به این مرکز ارسال می دارند.
اتاق مطالعه و پژوهش

مرکز منبع معلومات افغانستان علاوه بر دیجیتال سازی کتاب ها، دارای اتاق مطالعه و پژوهش نیز است که با کمپیوتر و انترنت مجهز می باشد. روزانه ده ها دانشجو از دانشگاه های مختلف خصوصی و دولتی به هدف کارهای تحقیقی و مطالعه انترنیتی به این مرکز مراجعه می کنند.

آموزش روش های تحقیق علمی
مرکز منبع معلومات افغانستان برای آنعده از دانشجویان، نویسنده گان و استادان که درعرصه تحقیقات علمی مشکل داشته باشند، گارگاه های آموزش روش های تحقیق علمی راه اندازی می نماید. این کارگاه ها هفته سه روز درسالون کنفرانس های این مرکز برگزار می گردد.

رضا حسینی پژوهشگر ارشد این مرکز گفت: ما تلاش داریم تا سهولت های مدرن تحقیقی را برای نویسنده گان و دانشجویان فراهم سازیم.
به گفته آقای حسینی، تدویر کنفرانس ها و سیمینارهای علمی و تحقیقی برای استادان، دانشجویان، پژوهشگران و نویسنده گان از جمله فعالیت اساسی مرکز مرکز منبع افغانستان به حساب می آید.

به باور او هنوز اکثریت از پژوهشگران و دانشجویان در افغانستان با روش های مدرن تحقیق علمی آشنایی کامل ندارند. این پژوهشگر مرکز منبع معلومات افغانستان تاکید کرد تلاش ما این است که با استفاده از آموزش اصول روش های نوین تحقیق علمی، دانشجویان و دیگر افراد را  به انجام کارهای علمی در کشور تشویق نمایم.


مرکز منبع معلومات افغانستان توسط خانم نانسی دوپری افغانستان شناس امریکایی بنیانگذاری گردیده است. زمانی که این مرکز در سال 2005  از شهر پیشاور پاکستان به کابل انتقال می یافت، اشرف غنی رئیس جمهور کشور که در آن زمان رئیس دانشگاه کابل بود، مکانی را برای این مرکز در داخل کتابخانه دانشگاه کابل به گونه موقتی فراهم ساخت. سپس حامد کرزی رئیس جمهور پیشین کشور در سال 2007، بودجه ی را برای اعمار مرکز منبع معلومات افغانستان اختصاص داد.

کنفرانس علمی « تهدید شناسی داعش » برگزار شد


قیس ظهیر


اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان و نهاد جامعه شهروندان افغانستان کنفرانس علمی را تحت عنوان« تهدید شناسی حضور داعش در افغانستان» برگزار نمودند.

این کنفرانس که به تاریخ 31 سرطان سال روان در موسسه تحصیلات عالی افغانستان دایر گردیده بود، سخنرانان برنامه هر یک حسین رحیمی، پژوهشگر و استاد دانشگاه و ذکریا خان ذکریا عضو مجلس نماینده گان کشور پیرامون ماهیت، پیدایش و تهدید شناسی حضور داعش در افغانستان  سخنرانی نمودند. آنان در این کنفرانس گفتند که گروه داعش از چکیده های شکست ایدیولوژیکی و نظامی القاعده بوجود آمده است. ولی این گروه با هیچ یک از بافت های اجتماعی در افغانستان سازگاری ندارد.

بصیر محمدی مسوول برنامه های اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان در آغاز کنفرانس گفت که گروه تروریستی داعش یکی از خطر ناک ترین گروه های دهشت افگن در جهان است که از کاربرد هیچ نوع اعمال خشونت آمیز دست بردار نیست و باید در مبارزه با این گروه یک بسیج عمومی در داخل افغانستان بوجود آید.

آقای محمدی تصریح کرد که  اجتماع مدنی با برگزاری چنین کنفرانس های علمی تلاش دارد تا نسبت به چالش های امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که در کشور وجود دارد، راه های علمی تر را جستجو نماید.


به باور آقای محمدی یگانه راه برای غلبه به چالش های موجود همانا انجام کارهای علمی و پژوهشی می باشد که می تواند راهکارهای عملی تر را نسبت به قضایای مهم ملی فراهم سازد.

با این حال حسین رحیمی، پژوهشگر و استاد دانشگاه که در این کنفرانس سخنرانی می کرد، یافته های پژوهش یکساله خود در مورد تهدید شناسی حضور داعش در افغانستان را به تشریح گرفت.

در این کنفرانس آقای رحیمی گفت که داعش پس از شکست ایدیولوژیکی و نظامی القاعده بوجود آمده است. هم چنان عدم توافق ‌جهان اسلام بر سرتعریف الگوی دولت اسلامی‌ که بتواند همه به عنوان یک امت اسلامی از آن پیروی کنند سبب تشکیل گروه داعش گردیده است.

این پژوهشگر افزود که افغانستان جغرافیایی است که منجر به شکست شبکۀ القاعده شده گردیده و از سوی هم جنگ‌های دوامدار گروه طالبان در این کشور نیز نتیجه ‌بخش نبوده است. این درحالیست افراد وابسته به القاعده و طالبان بر اساس بافت‌های اجتماعی افغانستان به این کشور جذب شده‌اند، اما داعش با هیچ یک از بافت‌های اجتماعی افغانستان سازگاری ندارد.

آقای رحیمی در ادامه سخنان خود تصریح کرد که گروه داعش در ساحات متشنجی چون منطقه مسلمان نشین سینک یانگ چین،کمشیر و چیچین زمینه های نفوذ ایدیولوژی داعش وجود دارد.

در این پژوهش آمده است که گروه القاعده در کوتاه‌مدت با داعش سازگاری نخواهد یافت؛ زیرا به‌صورتی کلی افغانستان پایتخت سیاسی و ایدیولوژیکیِ القاعده تعریف شده، درحالی‌که عراق و سوریه پایتخت گروه داعش به حساب می‌آیند. اما ساحات تشنج‌زایی که در اطراف افغانستان قرار دارند و اهمیت ژئیوپلوتیکی و ژئیو استراتیژیکی که افغانستان از آن بهره‌مند است، داعش را به تلاش ایجاد پایگاه در این کشور واداشته است.
آقای حسین رحیمی در اخیر سخنان خود گفت تهدیدات داعش در چهار بعد ساختاری است؛ در بعُد سیاسی دولت افغانستان را قبول ندارد، در بعُد اجتماعی نظام مشارکتی اجتماعی را نمی‌پذیرد.در بعُد اقتصادی برای افغانستان هم معادن و راه‌های تجارتی و ترانزیتی ممکن یک هدف اقتصادی برای داعش قرار بگیرد و در بعُد فرهنگی، ارزش‌های دینی و فرهنگی که تا اکنون مردم افغانستان توانسته نظام فرهنگی خویش را به پیش ببرند مورد قبول داعش نیست. از سوی هم  در افغانستان شکاف‌های اجتماعی به به گونه ای نیست که این گروه بتواند از ان بهره ببرند؛ درحالیکه در کشورهای عراق و سوریه این شکاف‌ها عمیقاً وجود دارند. ازطرفی هم افغانستان مکان تصفیه‌حساب قدرت‌های منطقه‌ ای نیست،درحالیکه سوریه وعراق مکانی برای تصفیه‌حساب قدرت های منطقه چون ایران، عربستان و اسراییل بوده‌اند.
در همین حال ذکریا خان ذکریا عضو مجلس نماینده گان کشور که در این کنفرانس سخنرانی می کرد گفت کسانی که امروز از داعش شکایت دارند، دیروز آنها خود از این گروه حمایت می کردند. امروز داعش یک معضل برای بشریت است. در این زمینه دیدگاه حکومت افغانستان علیه داعش همصدا با ائتلاف جهانی قرار دارد.

این عضو مجلس نماینده گان کشور گفت:"داعش یک گروه تروریستی بین المللی است و بر هیچ کسی رحم نمی کند، ما شاهد بودیم که خانه مردم را به آتش کشیدند، کودکان را مرمی باران کردند، زنان را گروگان گرفتند و حالا ضرورت است تا مبارزه قوی مردمی را در برابر این گروه راه اندازی کنیم وما نباید بگذاریم که داعش همانند طالبان تبدیل به یک نیروی مهارناپذیر در داخل افغانستان شوند".

آقای ذکریا تصریح کرد که استراتیژی کلان جامعه جهانی علیه گروه داعش رهنمود خوبی برای افغانستان است و از جانبی هم داعش در افغانستان جایگاه و منزلتی نخواهد داشت. در حال حاضر ائتلاف جهانی، صادقانه افغانستان را در مبارزه با این گروه کمک می رساند.
به باور آقای ذکریا زمانی که مردم طالبان را نمی پذیرند، پس داعش نیز را نخواهند پذیرفت. چون داعش پدیده مشابه به گروه طالبان است. در حال حاضر یک مقاومت فکری علیه طالبان و داعش در شکل شکل گرفته است.

آقای ذکریا خان ذکریا در اخیر از حکومت افغانستان خواست که برای تضعیف بیشتر گروه داعش با متحدین جهانی باید همگام حرکت کند و در ضمن منابع مالی افراط گرایی را در داخل افغانستان نابود سازد.

نگرانی ها از افزایش فعالیت و گسترش گروه داعش درکشور درحالی مطرح می شوند که درحال حاضر این گروه بزرگترین تهدید به امنیت کشور به شمار می آید. هم اکنون این گروه در برخی از ولسوالی های ولایت ننگرهار حضور دارند و از آنجا دست به فعالیت های تروریستی و دهشت افگنی علیه مردم و افراد نظامی می زنند. با این حال برخی از مقامات بلند پایه حکومت افغانستان از جمله رئیس جمهور غنی چندی قبل نیز جهت بررسی اوضاع امنیتی ولایت های مشرقی کشور به ولایت ننگرهار سفر کرد. رئیس جمهور در این سفر به نیروهای قول اردو 201 سیلاب دستور داد که از تمام قدرت هوایی و زمینی جهت ریشه کن کردن گروه داعش استفاده کنند. 

Sunday, August 14, 2016

توتاپ، نامِ قوم نیست!

نویسنده: یاسر ابرار، دانشجوی علوم سیاسی

تبعیض و عدم توزیعِ منصفانۀ منابع و فُرصت‌ها، در کشور هایی با گرایش‌های قومی- سیاسی؛ همگام با تعهدِ برقراری عدالت اجتماعی و توسعۀ متوازن کشوری از سویِ حکومت ها، هیچ‌گاهی برآیندِ مطلوب برای هیچ‌جناحی نداشته است. از آن‌جایی‌که شاخص های مرتبط با افغانستان هم این کشور را در شمارِ کشورهای پُلی‌اِتنیکی حساب می‌کنند، همواره گروه‌های قومی،در این‌کشور، در فُرماسیون‌های متفاوتی، از جای‌گاهِ مخالفت با سیاست‌های تبعیض‌آمیز حکومت، حرف رانده اند. مثال‌های نزدیکِ آن را هم از همین زمانِ نزدیک و در سطوحِ متفاوت، می‌توانیم به یاد آوریم.

بحثِ شهادتِ ژنرال داوود داوود و واکنشِ تباری نسبت به تشریفاتی که به‌زعمِ هم‌تبارانش به دلیلِ غیرِ پشتون بودنش انجام نگرفت، و جنبش‌ها و تحصن‌های دانش‌جویی را اعم در پایتخت و اُستان‌های های بیش‌تر شمالی کشور به هم‌راه داشت، و یا هم در سطحِ موسع و بی‌پیشینۀ آن، با میلادِ «جنبشِ مردمی روشنایی» که هم‌راه با روی‌کردِ مبارزاتی عدالت‌خواهانۀ آن، دربِ تازه‌ای به حیاطِ تجربۀ دموکراتیزه‌کردنِ یک‌حاکمیتِ پس‌از بحران، گشود.
 آن‌چه همواره، گرهِ کورِ حرکت های جریان های مدنی با به‌کارگیری از روی‌کردِ مدرن و جهان‌اولی در یک جامعۀ به شدت سنتی و توسعه‌نیافته بوده است، اثباتِ حقیقتِ «آبش‌خور مشترک» است، آبش‌خوری که در قالب منافع مشترکِ اغلب گروه‌های قومی- سیاسی، می تواند مطرح باشد،درست همان گرهی‌که در قضیۀ توتاپ تا به امروز هم‌چنان گشایش نیافته است، یعنی، پاسخ به این پرسش‌ها که؛ آیا واقعاً این حرکت، بالأثرِ احساسِ مشترکِ یک محرومیتِ اجتماعی، پدید آمده و یا هم این‌که باید آن را در یکِ دیدِ علمی-سیاسی، در قالب گروه های معارضِ قومی تعریف کرد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، آنچه می‌تواند کارکرد هستی‌شناسانه و مبَیِن داشته باشد، مصادیقِ تأریخی و تجربۀ روی کردِ سیاسی «تک‌قومی» با پوشش «استیلای گروه های قومی اکثریت»،دستِ کم از زمانِ حاکمیتِ نتیجۀ انتخابات سال 1383 هجری خورشیدی است، نقطۀ آغازی که نابرابری های اجتماعی و انکشاف نامتوازن از اثرِ قومیت‌زده‌گی سیاسی را تبدیل به مفاهیمِ آشنایِ گوش‌ِ اکثریتِ مطلقِ ساکنان کشور کرد. اما، آن چه از ظاهر مسئله پیداست، درخواستِ تأمینِ عدالت در توزیعِ برابرِ فُرصت‌های پروژۀ ملی توتاپ، و آن هم با روی‌کردی به‌شدت آشنا با مؤلفه های مدنیت؛ یک‌خواستِ مشروعِ بخشِ عظیمی از ساکنانِ یکی از مهم ترین پاره‌های تقسیمات جغرافیایی این‌سرزمین است، بخشی که شاید انکشاف نا متوازن در آن به اثر قومیت‌زده‌گی سیاسی اِعمال شده باشد، اما صدای برابری‌خواهی آن، صدای حق طلبانۀ شهروندی است، نه دست‌یابی به منافع ترقی‌طلبانۀ قومی، هرچند آیینۀ پیش‌روی کارگزاران و تطبیق کننده‌گان آن، بیشتر، تصویرِ سهم گیری بر مبنای تعلقِ تباری را پردازش دهد، ولی، خواستِ اصلی آن، خواستِ ملی بوده است، خواستِ برخورداری و بهره برداری از حقوق شهروندی، درست همان حقوقی که قانونِ مادر در این کشور، نابرابری در برابر آن را مردود دانسته است. و این پاسخ، هر خواننده‌یی را بیش تر به این موضوع، باور می‌بخشد که توتاپ، نام قوم نیست، پیکار برای تأمین عدالتِ اجتماعی با این‌ سرآغاز، انعکاس خواستِ ترقی طلبانۀ یک‌قوم نیست، توتاپ یک خواستِ ضد نابرابری و تبعیض است، یک خروشِ عدالت خواهانۀ محض است؛ یک آغاز است و یک پایان، آغازی برای تضمینِ دائمی عدالت و تحکیم پلورالیسم اقتدارگرای قومیتی و پایانی بر هرچه قومیت‌زده‌گی سیاسی.

توتاپ، سیم برق یا خط فاصل؟

سید مصطفی سعیدی، نویسنده و استاد دانشگاه

به گفته یکی از نویسنده گان کشور، مقدرات تاریخی ما را به گونه ای رقم زده اند که«فرصت ها» برای ما « چالش زا» باشد و ما مادارم العمر در حل و فصل کارهای خود ناکام باشیم.

با تائید این مطلب اگر به تاریخ معاصر افغانستان نگریسته شود، در می یابیم که در مقاطع مختلف در این کشور گاهی از فرصت های انکشافی و نوآوری حمایت گردیده است و گاهی هم مردم در برابر نو آوری ها قرار گرفته و آنرا به چالش کشیده اند. به هر حال این مساله به سطح دانش و عقلانیت اقتصادی ما بر می گردد که چگونه بتوانیم چالش ها را  تبدیل به فرصت ها کرده و از آن برای پیشرفت و انکشاف کشور خود استفاده اعظمی را ببریم.

یکی از این فرصت ها که هم اکنون به  چالش کشیده است موضوع پژوه«توتاپ» یا لین برق 500 میگاوات می باشد که از طریق ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان به پاکستان انتقال می یابد. پس از اعلام خبر انتقال این لین برق از مسیر سالنگ، جنجال ها و واکنش های شدیدی را در میان مردم و سیاسیون کشور بر انگیخت و صف بندی ها و حرکت های نمادین در داخل و خارج از کشور در برابر این تصمیم بوجود آمد.

 پروژه لین برق توتاپ یکی از پروژه های اساسی و مهم افغانستان در دوره حکومت وحدت ملی به شمار می  آید و در راستای تحکیم مناسبات منطقه ای افغانستان نقش اساسی را می تواند ایفا کند، اما حالا مسیر انتقال این سیم برق، افغانستان را  با چالش مواجه کرده است. قرار سروی های نخستین این خط برق از ولایت های بغلان و پروان و کابل بایستی بگذرد، اما مردم ولایت بامیان و سایر ولایت های مرکزی دولت را متهم به بی عدالتی و پامال نمودن حقوق شهروندی نموده و خواهان عبور آن از ولایت بامیان گردیده اند. هرچند 300 میگاوات برق از سوی دولت به مردم ولایت بامیان وعده داده شده است، اما تا هنوز مورد قناعت مردم آن ولایات قرار نگرفته است.

پس از اوج گرفتن حرکت های سمبولیک و نمادین از سوی برخی جریان های مدنی و گروهای سیاسی در برابر سران حکومت وحدت ملی، حالا اینگونه می توان نتیجه گرفت که این موضوع از بحث ملی وارد بحث قومی شده است. با این حال حکایت های تلخ و شیرین که بوی معامله و خیانت برخی از رهبران به اصطلاح مردمی را با خود داشت، نیز زبان به زبان شنیده می شود. تا اینکه شوربختانه به تاریخ دوم اسد سال روان رویداد خونین دهمزنگ کابل به وقوع پیوست و 80 تن از جوانان و شهروندان عزیز ما شهید و حدود 200 تن دیگر زخمی گردید.

به هر صورت، به دنبال رویدادهای چند ماهه ی این موضوع نیستیم، زیرا به قدر کافی از سوی حلقات، رسانه ها، محافل و نهاد های مختلف به این موضوع پرداخته شده است، اما روی بحث ما در این کوتاه نوشته در این است که با در نظر داشت تامین عدالت اجتماعی و تحقق منافع عامه و ملی، نباید برادری، همدیگرپذیری و زنده گی مسالمت آمیز اقوام شریف این کشور دچار مشکلات و بی مهری های زیاد گردد. بدون شک دشمنان افغانستان همیشه در تلاش اند با استفاده از این مساله پروژه های ملی و انکشافی ما را که تازه در دوره حکومت وحدت روند آن آغاز گردیده را ناکام و متوقف سازند.
تاریخ معاصر کشور گواه این حقیقت است و بارها ثابت ساخته است که توده ها تغییر دهنده بوده و مردم عزیز ما با قوت، وحدت و همفکری همواره در برابر ظالمان، ستمگران، جباران و متجاوزان ایستاده گی نموده و به مثابه ی مشت محکم و آهنین به دهن زورمندان و متجاوزان کوبیده اند. بناً با درک شرایط فعلی کشور نیاز است که از طریق تفاهم، مذاکره و دیالوگ و تن دادن به حق و حقوق شهروندی بزرگترین معضلات و چالش های ملی را  حل نمایم.
از سوی هم ما باید بازی های منطقه ای و جهانی در قبال افغانستان را درک کنیم و ببینیم که ما در کدام موقعیت قرار داریم. پاکستان و ایران تلاش دارند که افغانستان ما را از کاروان پیشرفت و ترقی دور نگهدارند و نگذارند که این کشور به تمدن و پیشرفت دست یابد.  اما نباید به اشاره ی بیگانه گان و کسانیکه قوت خود را در پراگنده گی و چاق شدن مسایل قومی و زبانی و دامن زدن تبعیض و برتری جویی ها، می بینند، از هم بپاشیم و به یک ملت قوی و سرفراز تبدیل نشویم. نیک می دانیم که دشمن سفاک بیشتر از پیش در کمین است و همسایه گان گرگ صفت مان نیز لحظه شماری دارند تا هر دم در دام شان گیر مانیم. بنابراین نیاز است برای حل این معضل از عقلانیت اقتصادی و سیاسی به جای عصبیب قومی کار گرفت.

بحث دیگر اینکه برخی تیکه داران قومی، زبانی و حزبی که همواره از راه دامن زدن تبعیض های بویناک و مردود قومی و زبانی به مقام و منصبی رسیده اند و صاحب جاه، جلال و نانی شده و پول های مافیایی و زنده گی قارونی به خود ساخته اند و فرعون گونه هر که را و هر چه را ببلعند، هر آن در تلاش اند تا با سوء استفاده از احساسات نیک مردم به ویژه جوانان عزیز کشور، آب را گل آلود نموده و ماهی های حرص و آز را صید نمایند. از جانبی هم همین تیکه داران قومی در حکومت قبلی نیز حضور داشتند و در آغاز طرح و دیزاین پروژه توتاپ قرار داشتند. چرا آن وقت صدای خود را بلند نکردند.

جای مسرت و خوشی است که خوشبختانه ملت ما به ویژه جوانان ما که آراسته به زیور دانش و خرد اند و عقلانیت به مثابه ی جوهره ی اصلی نزد شان جایگاه دارد، حالا به این آگاهی کامل رسیده اند که دیگر فریب  این معامله گران و مافیاهای قرن را نخورند و در راستای تشخیص مصلحت های ملی خود اقدام نموده و مسایل کلان ملی و کشوری را خود رهبری و مدیریت نمایند. پس نباید سیم برق توتاپ خط فاصل میان مردمان شریف این مرز و بوم باشد، بلکه نقطه ی قوت و فرصت طلایی برای ملت شدن باشد. در غیر آن انتظارات و خواست های بزرگ سیاسی یعنی فرا توتاپ مردم را به گروگان خواهد گرفت و توقف و تعویق پروژه توتاپ سبب خواهد شد که پروژه های تاپی، کاسا یک هزار و ... نیز تعطیل گردند.

از سوی دیگر شبکه های تروریستی طالبان، القاعده و داعش به دستور باداران شان تلاش دارند با استفاده از حملات انتحاری و انفجاری در میان مردم، پروژه های انکشافی و اقتصادی افغانستان را به چالش بکشانند و از جانبی هم در میان اقوام عزیز ما تعصب، خصومت و بد بینی را بوجود آوردند.


نکته آخر اینکه باید گفت که تمام اقوام ساکن در این سرزمین جهت آبادانی افغانستان سعی نمایند. هر نوع چالش را به فرصت تبدیل سازند و بلاخره به همسایه های حریص نشان دهند که مردم ما نیز قابلیت و توانایی تغییر و تحول این کشور بسوی پیشرفت و تعالی را دارند. در اخیر پاینده باد دوستی، وحدت و همدیگر پذیری مردم ما.