Sunday, February 21, 2016

وضع جوانان وطن- عزیزه عنایت از هالند


                                          وضع جوانان وطن !
                            هـرآن کشور که میگردد گلــــستان
                       زسعی وفکــر نیــروی جــــوانــان
                       بسـازد شهــر و ده آبــاد و معمـور
                       بـرای حفظ نـاموسش دهـــــد جـان
                       کنـــــد صنعت به میهن رشـد، ازاو
                       شــود ازهمتش صحـرا گلــــستــان
                       وگـــــــردرسنگــرداغ نبــرد اسـت
                       ببـالــد از وجـودش کــــوه و دامان
                       فــروغ دیــدۀ اهــل وطـن اســـــت
                       همانکه دســـتگیر است ازغــریبان
                       ز پیــروزی بسازنــد نــام میهـــــن
                       درخشــــنــده بــه گیتی قهــرمـانـان
                       دریـغــا قـــدر ایــن نیــرونــدانـــنـد
                       بـه ملک جنگ وآتـــــش بـارافغـان
                       زبیــداد وستــم دلـگـیــــــر گشـتـنـد
                       که باشنـد ازوطن هـردم گـریـــزان
                       نه کـاری ازبـرای دســـــت مــزدی
                       نـه جــای زیســـتـن انـدر زمستــان
                       سنـد د ردســت اوازعلم و دانــش
                       ولکین نیست کاری بهرش امکان
                       یکــی کــاخ  بـلنــد آبـــاد ســـازد
                       دگــرازبـی نـوایـی گشته حیـران
                       به صد وعـده شدی تورهبرملک
                        نکـردی رنج ملت را تـوپـرسان
                        نپــرسیدی چـرا درتـرک میهن
                        جوانان انـد زهـرگوشه فـراوان
                        اگــربـاشی تــوغمخواروطنـدار
                        نگیرد جان شانـرا بحروطوفان
                        به تهمت بستـه گــردد بـا مخـدر
                        بــرد درپای دارش ملک ایـران
                        زبــم وانتحــارو ظـلــم وتــارج
                        همه اهـل وطن شد خانه ویران
                        کشند دخت وطن راپای سنگسار
                        جنایت پیشه گان وزن ستیــزان
                        همــه ازغـفــلت و بیــداد حکـام
                        گـریـزانـنـد گـریـزانـنـد گریزان   
                        " عزیزه" برجوان میهن خویش
                        دعای صدق دل کن صبحگاهان
                         
                                       

                        


جنگ نباشدNo War

جنگ نباشدNo War
عبدالحکیم کریمی زاده یکتن از خوشنویسان نامدار ولایت هرات اخیراً دو کلمه فارسی دری و انگلیسی را با استفاده از هنر خوشنویسی یکجا نگاشته است.
این خوشنویس سابقه کار ولایت هرات که تجربه 30 ساله در زمینه خوشنویسی دارد می گوید که هنرمندان خوشنویسی  کشور با نوشتن آثار هنری خوشنویسی می توانند صلح  واهمیت آنرا در شرایط کنونی برای مردم بازتاب دهند، البته مشروط بر اینکه محتوای اثر هنری آنها پیوسته با صلح آمیخته و پیام آور صلح باشد.
آقای کریمی زاده در آینده در نظر دارد

که نمایشگاهی را تحت عنوان (مفهوم صلح در خط) برای مردم افغانستان راه اندازی نماید تا مردم از مفاهیم صلح درک بیشتر پیدا کنند.



جوانان آینده یک دولت اند

جوانان آینده یک دولت اند
فردین فیض زاد، دانشجوی علوم سیاسی
در این که جوانان ستون فقرات جامعه را تشکیل میدهد شکی نیست ، اما اینکه ازا ین قشر چگونه و در کجا ها استفاده شود، حرفیست بسا مهم.  کشور های جهان سومی از داشتن دولت های قدرتمند رنج می برند. افغانستان نیز از جمله کشورهای است که شامل جهان سومی می باشد. امروزه قشر جوان نقش خیلی کمرنگی دارد، در حالیکه این قشر از مهمترین عامل پیشرفت جوامع بشمار میاید.
جوانان آینده یک دولت اند و  در واقع توجه به قشر جوان توجه به آینده یک کشور است.  کشور هایی مترقی برای اینکه جوانان شان ذهنیت این را داشته باشد تا در اینده ها از کشور شان پاسداری کنند، از زمان تولد طفل تا دوره جوانی برای آنان برنامه ریزی میکنند. عکس این موضوع را میشود در کشور هایی جهان سوم اشاره نمود. امروزه جوانان کشور های مثل افغانستان یا در راه اروپا جان میدهند و یا هم به کارهای خلاف قانون رو می اورند و یا هم به گروه هایی ضد دولتی و افراط گرا می پیوندند.
با این حال گزارش جدید صندوق سازمان ملل متحد نشان میدهد که 60 درصد نفوس افغانستان کمتر از 25 سال سن دارد و در این گزارش افغانستان کشور جوانان نام گذاری شده است. این در حالیست که بیشترین  مهاجرین اروپا را افغانان تشکیل میدهد که اکثریت انان را جوانان این کشور تشکیل میدهند. در بحران پناهجویان به اروپا افغانستان در رده دوم قرار داشت که بعد از سوریه بیشترین مهاجر را به اروپا داشته است در حالیکه وضیعت امنیتی افغانستان به مانند سوریه بدتر نیست.
در این میان فیصدی کمی از مهاجرین افغان به اروپا را افراد بیسواد تشکیل میدهد که این خود ضایع نیروی کاربرای کشوری مثل افغانستان است.
اما یک عده بزرگ که توان رفتن به اروپا را ندارند و در داخل کشور هم زمینه کار برای شان فراهم نیست چه باید بکنند؟
در این گونه شرایط به یکی از دو گزینه متوسل خواهند شد. دست به کار های خلاف قانون میزنند و یا هم به گروه هایی ضد دولتی و حکومتی که اغوش شان همیشه برای جوانان باز است می پیوندند. بعداً این گروهای رادیکال افراطی ذهنیت خام جوانان را شست و شو داده و آنان را علیه ملت و دولت شان تجهیز می دارند و از آنها در حملات انتحاری و تخریب کارانه در میدان های نبرد خود استفاده جنگی و ابزاری می برند.
 نبود سواد کافی از جمله عامل دیگریست که سبب پیوستن جوانان به گروه هایی افراط گرا بخصوص در کشوری مانند افغانستان می شود که گروه های افراط گرای اسلامی فعالیت. این گروه های تروریسی جوانان را با حرف های گویا دینی وادار میسازند تا در برابر دولت شان بجنگند.
 امروزه شاهدیم که جوانان زیادی در صفوف گروه های ضد دولتی بنام جهاد در مقابل نیرو هایی امنیتی کشور در حال نبرد اند. با این حال موضوع بیسوادی باعث شده تا بعضی از خانواده ها با دستان خود جوانان شان را به مدارس دینی که در خارج از کشور قرار دارند برای کسب تعلیمات دینی بفرستند، اما غافل از اینکه اینها مدارس دینی نه، بلکه مدارس تروریستی اند. از سوی هم چندی قبل شورای امنیت سازمان ملل نیز با تصویب قطعنامه ای بر نقش جوانان بعنوان نیروی موثر برای ایجاد بنای صلح و مقابله با افراط گرایی تاکید کرد.
احمد الهنداوی نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور مربوط به جوانان این قطعنامه را دستاورد چشمگیر در جهت تغیر ذهنیت حاکم در موردجوانان و اذعان به نقش برجسته ایی که می توانند در بنای صلح جهانی داشته باشند توصیف کرد. پس برای اینده بهتر می باید جوانان با تعهد و تحصیل کرده داشته باشیم.






نقش وجایگاه خانواده در تامین امنیت
عبدالصمد حکیمی
طوریکه همه میدانیم خانواده خود یکی از ارکان مهم آموزش تربیت و تامین امنیت در جامعه به حساب می آید . زیرا همه رفتارها، کردارها ،حالات وسکنات والدین خود بزرگترین منبع آموزش مقولات امنیتی می باشد. فردی که در خانه ویا اجتماع خود در نا امنی زندگی  نماید،  بعید به نظرمی رسد که بتواند  رفتار سالم وموفق را از خود تبارز دهید. وباالعکس یکی از فضای های موثر ومفید در تکوین شخصیت، فضای خانواده ورابط حاکم بران است.
در گذشته قبل از تاسیس سازمان های رسمی آموزشی نظر مکتب خانه ها و کودکستان ها، امر تعلیم وتربیت کودکان، نوجوانان وجوانان به عهده خانواده ها بوده است.
با این حال تاثیر خانواده به خصوصیت شخصیتی وروانی افراد، بخصوص برای جوانان بسیار وسیع وپایدار است. چون جوانان ونوجوانان بسیاری از رفتار ها، نگرش ها، اعتقادات وارزش های خود را در خانواده از بزرگان خانواده می آموزند و این اموخته ها به طور مستقبم وغیر مستقیم برسلامت وبهداشت روان آنان تاثیر می گذارد وآنها  رفتار صحیح با دیگران، احترام به بزرگان و کمک وهمیاری و.... را می آموزند. والدین آگاه باشند که نوجوانان وجوانان همواره رفتار وگفتار بزرگسالان را از طریق تقلید کردن، الگو قراردادن آنان یاد می گیرند. ثبات عاطفی والدین سبب می گردد که جوانان ارزش ها را درونی ساخته واز شخصیت سالم وارزشمند برخوردار شوند.
از آنجایکه نهاد خانواده می تواند موجب یگانگی فرزندان خانواده با میراث اجتماعی وفرهنگی باشد، باید ضمن این امر امنیت روانی مناسبی را برای جوانان شان انتقال دهند. در حالیکه خانواده بهترین گروه نخستین است که با روابط صمیمانه، احساس وحدت را  میان خود پدید می آورد. بسیاری از روابطی که در خانواده رواج دارد، عامل مهمی برای ایجاد تعارض در شخصیت فرزندان ودر نتیجه رشد آنان با احساس نا امنی ودر اثبات اشاعه این ویژه گی در جامعه می باشد .
نقش دولت  وجامعه در انطباق فرزندان با هنجار های اجتماعی وبرقراری امنیت بسیار مهم است. به نظر دورکیم، تعلیم وتربیت یک امر اجتماعی است. لذا دولت ها موظف اند که با آموزش خانواده پرداخته وسپس از طریق آنان، زنده گی جمعی را در جوانان تثبیت نمایند که موجب حفظ  تقویت این همگونی می شود. بنابران لازم است که نهاد خانواده آن قدر توانمند گردد که  بتواند به نیاز های اجتماعی، روانی وفرهنگی و.....توجه جدی داشته باشند.  بدبختانه یکی از عوامل مهم فرار جوانان در کشور همانا نبود امنیت در کشور بوده است که متاسفانه حکومت های گذشته افغانستان  نتوانستند که نیاز های اصلی خانواده ها را که عبارت اند از امنیت و رفع بیکاری می باشد  برآروده سازد. این عمل سبب فرار و مهاجرت های قانونی و غیر قانونی گردیده است و جوانان کشور طوریکه  لازم است نتوانند مسوولیت خود را در تامین امنیت کشور ایفا نمایند.

       

مردم دولت را مسیر میدهند(آموخته های از یک سفر آموزشی)


نویسنده: سید مصطفی سعیدی ، روزنامه نگار و استاد دانشگاه
مقدمه
برنامه های آموزشی و آنهم اگر در بیرون از کشور برای کسی میسر شود، مفاد چند بعُدی در پی می داشته باشد. معرفی با چهره های جدید و دوستان متعدد، آموختن از پروفیسوران و استادان نخبه، آشنا شدن با آموزش های نوین و برابر با معیارهای جهانی، آشنایی با توسعه و پیشرفت های صورت گرفته در بیرون از کشور و به همین گونه ده ها مورد مثبت و مهم دیگر.
در این نوشته خواستم، خواننده گان عزیز ماهنامه پیام جوان را با آموخته هایم از جریان برنامه آموزشی شش ماهه رهبری، پروژه سازی، تیم سازی، بودجه سازی... که توسط موسسه آموزشی و پژوهشی ملل متحد(UNITAR) راه اندازی گردیده بود. افزون بر اشتراک بالاتر از 50 تن از کادرهای جوان و نخبه از نهادهای مختلف دولتی، نهادهای مربوط سازمان ملل متحد، انجوهای بزرگ و نهادهای مدنی، من نیز شامل برنامه مذکور بودم.
این برنامه در ماه جوزای سال جاری شمسی آغاز و در ماه عقرب ختم گردید و در کنار اینکه این برنامه دو سفر آموزشی در شهرهای ابوظبی امارات متحده عرب و هیروشیمای جاپان داشت، چندین کارگاه آموزشی خیلی موثر در کابل و ده ها ویدیو کنفرانس دیگر نیز در کابل دایر گردید.
پروفسیوران شناخته شده از کشورهای امریکا، کانادا، آسترالیا، سنگاپور، جاپان، نیپال، پاکستان و هند به حیث آموزگاران و تسهیل کننده گان شامل این برنامه بودند. با این حال آموخته ها و یافته های من از این برنامه خیلی موارد را در بر می گیرد ولی با آنهم چند نکته مهم و اساسی آنرا خدمت شما عزیزان بنویسم.
1.         آموختن شیوه های نوین رهبری
آموختن شیوه های نوین رهبری، صفات و ویژه گی های رهبر به صورت اساسی و همه جانبه مورد بحث قرار گرفت و آنچه جالب بود، چندین بازهای گروهی در زمینه رهبری بود. در صورت انجام نیافتن این بازی ها، تمام اعضای گروه درک می کردند که مشکل اساسی در کجا بود، انتخاب یا ظهور رهبر و پیروی از آن چقدر گروه را در راه رسیدن به هدف کمک می کند.
2.       آشنایی با شیوه های معاصر و مُدرن مفاهمه  و اینکه بالاتر از 90 درصد مدیریت تغییر را مفاهمه مثبت تشکیل میدهد. در واقع زیادتر کاستی ها و مشکلات که امروزه دامنگیر اداره و سازمان ما گردیده است همان نبود تغییرات مثبت در مدیریت و رهبری در سطوح مختلف می باشد که در آن مفاهمه خیلی ضعیف است. اگر در مفاهمه دقت صورت گیرد، جوانب مختلف مفاهمه به صورت جدی در نظر گرفته شده و مدیریت تغییر را به صورت گسترده و همه جانبه تطبیق نمایم. با این وصف اگر در رهبری و مدیریت کلان ارکان اساسی مفاهمه موثر در نظر گرفته شود، نتایج خوب معقول را در پی داشته و اهداف به صورت درست به دست می آید.
 3.       آموزش های نوین
یکی از دیگر ویژه گی های خوب این دور آموزشی، آموزش های نوین و مواد آموزشی مُدرن توام با برنامه های عملی بود. استادان و پرفسیوران این برنامه با تهیه نمودن مواد درسی خیلی جدید و ارائه آن به صورت عالی و جدی و بحث های مشترک توسط استادان و اشتراک کننده گان از ویژه گی های عالی و خوب این برنامه بود که می توان روش های آموخته شده را در میان دانشگاه ها و موسسات آموزشی و تعلیمی کشور گسترش داد.
4.       هیروشیمای جاپان، شهر صلح
یکی از آموخته های مهم دیگر مان، بازدید از اماکن تاریخی و مقالات با مسوولان حکومتی، دانشجویان و جوانان جاپانی بود. شهر هیروشیما که در سال 1945 توسط امریکا با  به دو بم اتمی( پسر کوچک و مرد چاق) به ویرانه تبدیل شده بود و تا چندین سال اثری از نموی زنده جانها در آن دیده نمی شد، بعد از گذشت 70 سال به شهر پیشرفته، آباد، زیبا و بلاخره شهر صلح تبدیل گردیده است. در ملاقاتی که با دانشجویان جاپانی داشتم، دریافتم که جوانان آن کشور تا چه اندازه برای کشور، مردم، توسعه و صلح متعهد اند. همین تعهد مردم آن کشور به ویژه جوانان جاپان بود که هیروشیما به زیباترین شکل در آمده و از سوی جهانیان لقب شهر صلح را به خود گرفته است.

5.       موزیم صلح هیروشیما
حمله ی اتمی بالای شهر هیروشیما جاپان در سال 1945 بوسیله امریکا به صورت همه جانبه در موزیم صلح هیروشیما به تصویر کشیده شده است. بازمانده های اسباب، لوازم و ... از آن زمان و نیز ترسیم و به تصویر کشیدن شدت جنگ  و خشونت و دیزاین داخل محوطه موزیم به صورت بسیار هنرمندانه آن، هر انسان را با درک را به کندوکاو وا می دارد تا در زمینه به صورت جدی و همه جانبه مطالعه نماید.
برای من، دیدن چنین موزیمی گرچند تاسف بار و درد آور بود، اما به ابتکار و زنده نگهداشتن این رویداد بزرگ تاریخی برای نسل های امروزی و بعدی جاپان به مثابه تاریخ زنده و نیز بریا دقت در برنامه ریزی های آینده و تعین مسیر سیاسی- اقتصادی جدید توسط رهبران و سیاست مداران آن کشور، کار ستودنی بود و بی نظیر پنداشته می شود.

6.       مردم جاپان و قانون مداری
در این شکی نیست زمانی که می خواهیم کشور مرفه، توسعه یافته و قانونمند داشته باشیم و به سوی حکومتداری خوب برویم، نباید نقش مردم را نادیده بگیریم. این مردم، ملت ها و توده ها اند که همگام با دولتمردان و رهبران خود، کشور را می سازند. مردم  وملت ها اند که دولت را مسیر میدهند و از اعمال منفی و مسیر غلط آن جلوگیری می نمایند. این بحث را به صورت واضح در جاپان به چشم و سر دیدم. مردم شریف جاپان که نفوس شان حدود 130 میلیون می شود، با انعطاف پذیری خیلی زیاد و با احترام متقابل، سخت طرفدار حاکمیت قانون بوده و از موضوعات اندک و کوچک شروع تا مسایل بزرگ ملی در حمایت از نهادهای دولتی خویش قرار داشته و نظم خاص و کلی را در هر گوشه و کنار شهر می توان به وضوح دید.
از رعایت اشاره ی ترافیکی تا نظم شهری، تا پاک نگهداشتن محیط زیست، تا احترام به یکدیگر و تا مبارزه ی جدی و همه جانبه در برابر فساد اداری و ... را می توان از نمونه های بارز شهروندان جاپان قلمداد کرد. همین احساس نیک، احترام به قانون، دوستی و همدلی، تلاش و تعهد، ساده گرایی و پشت پا زدن به تشریفات و تجملگرایی بیش از حد باعث گردیده که آنها در نهایت توسعه، آرامش، آسوده گی و صلح زنده گی نمایند.

7.       مدیریت را از کجا شروع کنیم؟
در کتاب های مدیریت در این راستا مطالعه کرده بودم، اما در سفر جاپان به وضاحت دیده شد که هر شهروند وقتی تغییر را از خود شروع کند و به آن باورمند باشد و آنرا در صدر امور مربوطه ی خود قرار دهد، می توان تغییر بنیادی را در سطوح مختلف دولتداری و حکومتداری تجربه کرد. مردم جاپان از جوان تا بزرگ و از زن تا مرد، همه به مثابه ی یک ملت واحد و یکپارچه لذاب توسعه، انکشاف و تغییر مثبت درکشور شان تلاش می کنند و هیچکس دیده نشد که منافع ملی و عام را فدای منافع فردی و شخصی خود کند. نتیجه بحث این می شود که پس از اینکه از سوی دولتمردان و رهبران یک کشور بستر های تغییر هموار می شود و فضا مساعد گردد، ملت همه باهم مانند یک تن واحد، تغییر و توسعه را باور کنند و در راه تطبیق آن سعی و تلاش نمایند. در غیر آن دردی هم دوا نمی شود، بلکه بالای زخم های گذشته تیزآب پاشیده خواهد شد.

نتیجه گیری
بعد از تحلیل این مقاله کوتاه به این نتیجه می رسیم که هرگاه ما بسوی توسعه، انکشاف، تغییر و بهبود حرکت می کنیم، بایستی به صورت دانشگاهی به قضایا برخورد صورت گرفته و از تحلیل های واهی، میان تهی و آماتورانه پرهیز کنیم. دیگر اینکه مدیریت تغییر را از مفاهمه موثر آغاز  و با باورمند ساختن همگانی به تغییر این مسیر پرخم و پیچ را طی نماییم.
حاکمیت قانون، مبارزه با فساد، قانون مداری، نوع دوستی، حرکت به سوی حکومتداری خوب، نقش دادن به جوانان در پروسه های کلان ملی، حمایت دولت و برنامه های عام المنفعه ی آن توسط ملی و بلاخره ترجیج ندادن منافع شخصی و فردی بر منافع عامه و ملی از مواردیست که اگر جدی پنداشته شود، می توانیم به اهداف بزرگ و مترقی زودتر برسیم. در این راستا مطالعه تجربه کشورهای چون جاپان، سنگاپور، مالیزیا و ... خیلی مهم و ارزنده پنداشته می شود.



دانش آموزان در برنامه آموزش رسانه های اجتماعی شرکت کردند


مبین الله ایماق
اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان در ماه سرطان 1393 تفاهنامه ی سه ساله آموزشی را به هدف برگزاری کارگاه های آموزشی مبانی انترنت و رسانه های اجتماعی برای دانش آموزان مکاتب شهر کابل با وزارت معارف کشور به امضا رسانید.

براساس این تفاهنامه، اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان تا اکنون توانسته است که 40 کارگاه آموزشی مبانی انترنت و رسانه های اجتماعی را برای مکاتب نواحی سوم، ششم و هفتم شهر کابل برگزار نماید که جمعاً حدود 1520 تن از دانش آموزان اناث و ذکور از این برنامه ها مستفید گردیده اند. اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان کارگاه های آموزشی انترنت و رسانه های اجتماعی را توسط آموزگاران رضا کار این نهاد برای دانش آموزان راه اندازی می نماید.


 این کارگاه های آموزشی به مدت شش روز در هر یکی از مکاتب ناحیه های سوم، ششم و هفته شهر کابل تدویر می یافت که در آن دانش آموزان موضوعات مبانی انترنت، معرفی کتابخانه های آنلاین آموزشی، مهارت های استفاده از صفحات رسانه های اجتماعی برای انکشاف سطح آموزش دانش آموزان و دیگر مسایل مرتبط به شبکه های اجتماعی را بشکل نظری و عملی آن آموختند.

اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان با امکانات دست داشته خود توانست چنین کارگاه های آموزشی را به هدف مجهز ساختن دانش آموزان با ابزارهای انترنیتی جهت رشد و بلند بردن کیفیت آموزشی آنان برگزار نماید. از سوی هم دانش آموزان شرکت کننده، برگزاری چنین کارگاه های آموزشی را برای بلند بردن سطح ظرفیت ومهارت های آنان خیلی موثر و ارزنده ارزیابی کردند. هرچند در حال حاضر اکثریت دانش آموزان مکاتب شهر کابل در تلیفون های مبایل خود در انترنت وصل هستند ولی نحوه استفاده درست از انترنت را نمی دانند که چگونه از آن برای بهبود روند آموزش و بلند سطح مطالعه شان استفاده اعظمی را ببرند.

با این حال اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان توانست اکثریت این دانش آموزان را با مبانی و ابزارهای انترنتی و استفاده مثبت انترنت آشنا سازند. در این برنامه برای دانش آموزان نحوه استفاده از کتابخه آنلاین درخت دانش نیز برای دانش آموزان بشکل عملی معرفی می شد. آموزگاران رضاکار اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان سعی کردند که تمام محتویات مبانی انترنت و رسانه های اجتماعی را برابر با سطح دانش آموزان تهیه و تدوین نمایند. در ختم هر یک از این برنامه ها، تمام مواد آموزشی به شکل پرنت شده آن به دسترس آنان قرار می گرفت. همچنین برای آنان تصدیق نامه اشتراک در برنامه نیز توزیع گردید.

قرار است برنامه آموزش انترنت و رسانه های اجتماعی در سال آینده نیز در دیگر مکاتب و لیسه های شهر کابل برای دانش آموزان برگزار گردد. هر چند در سال جاری اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان در نظر داشت که روند برگزاری چنین کارگاه ها را در دیگر لیسه ها گسترش دهد ولی نبود امکانات مالی و تخنیکی سبب گردید که ما نتوانیم این برنامه ها را برای دانش آموزان علاقمند برگزار نمایم.

اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان از همکاری وزارت محترم معارف، ریاست معارف شهر کابل، مدیریت های معارف و تمام ادارات لیسه های نواحی سوم، ششم و هفتم در قسمت تدویر منظم برنامه  آموزش انترنت و رسانه های اجتماعی ابراز سپاس و امتنان می دارد.

بلند بردن سطح کیفی دانش آموزان یکی از اهداف اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان را تشکیل میدهد. این نهاد به همکاری رضاکاران خود تلاش می ورزد که برنامه های متنوعی آموزشی و ظرفیت سازی را برای جوانان، بخصوص دانش آموزان برگزار نماید. تا اکنون اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان در قسمت تدویر برنامه های آموزشی از هیچ نهاد داخلی و خارجی پروژه ی دریافت ننموده است. بلکه تمام این برنامه ها به همت و حمایت رضاکاران این نهاد انجام پذیرفته است.
اجتماع مدنی و فرهنگی جوانان افغانستان به این باور است که باید از استعداد و توانایی های جوانان کشور برای رشد و ظرفیت سازی جوانان محروم از تعلیم و تحصیل استفاده اعظمی کرد و یک روند دو سویه را در میان آنان ایجاد کرد.

 


جوانان و تامین امنیت


سید نصیر غرجستانی، دانشجوی علوم سیاسی
امنیت یکی از نیاز های اساسی بشر می باشد. انسان ها برای پیشرفت و انکشاف جامعه نیاز مبرم به امنیت دارند. امنیت را می توان در سطوح مختلف بحث کرد مانند ملی، منطقه ای، بین المللی. از سوی هم نمی توان از امنیت تعریف واحد بدست آورد. اما می توان تعریف جامع تری را بیان کرد.

امنیت چیست؟
در گام نخست برداشت و تعریف از امنیت بسیار ساده به نظر می رسد، ولی با کمی دقت می توان درک کرد که امنیت بحث پیچیده ای بوده و تعریف بسیار مشکلی دارد. اما تعاریف کلی و ساده نیز وجود دارند . در این مبحث ما به تعریف ساده آن بسند می کنم. امنيت عبارت از حفاظت در مقابل خطر (امنيت عيني)، احساس ايمنی (امنيت ذهنی) و رهايی از ترديد و یا نبود تهدید در قبال ارزشهای بنیادین را گویند. امنیت شاخه های متعدی دارد مانند امنیت نظامی، سیاسی،اقتصادی ، اجتماعی، زیست محیطی و سایبری.
همه این شاخه ها اهمیت خاص خودش را دارد ، اما در این مختصر نوشته بر نقش امنیت اجتماعی و اقتصادی در مقیاس کوچکتر آن روی امنیت عمومی تاکید دارد.
برقراری امنیت و نظم پایدار، تحکیم اقتدار و ثبات اجتماعی، حفاظت از آزادی و حقوق مشروع فردی و اجتماعی و نهایتاً ایجاد رضایت مندی عمومی، از میان بردن هرگونه ترس و هراس در میان مردم از مهمترین اهداف سیاست های امنیت عمومی است.
توجه به نقش نهادهای اجتماعی، گروه های سیاسی و اجتماعی، ساختار اداره کشور و جنبه های نرم افزاری امنیت عمومی مانند مشروعیت، هویت، مشارکت عمومی، اجماع نخبگان در مسائل اساسی کشور، حفظ تسلط فرهنگ ملی بر خرده فرهنگ ها، عمومیت یابی تفکر نظم و امنیت، تحمل پذیری و قانون گرایی در شرایط فعلی جامعه و جهان بسیار حائز اهمیت است. هر گروه در یک کشور نقش مثبت و منفی خود را دارد. جوانان نیز یکی از این گروه ها می باشند و می توانند امنیت را متاثر و متحول سازند.
نقش جوانان در ثبات و امنیت افغانستان
افغانستان کشوریست که اکثریت نفوس آن را جوانان تشکیل می دهند. بر اساس آمار های تخمینی، نزدیک به ۶۰ درصد از نفوذ کشور را جوانان تشکیل می دهند. عوامل موثری وجود دارد که نشان دهنده نقش جوانان روی امنیت می باشد. مانند بیکاری، مهاجرت، محرومیت،‌ازدواج و ..
۱. بیکاری
بیکاری یکی از معضلات است که  جوانان امروز با آن روبرو هستند. پیدا نمودن شغل به یک مشکل جدی برای جوانان تبدیل شده است. بیکاری علاوه بر اینکه سبب نا امنی و جرایم مختلف می شود، از طرف هم باعث گسترش فقر در جامعه نیز خواهد شد.
پاسکال یکی از متفکرین می گوید که " منشا کلیه مفاسد فکری و اخلاقی بیکاری است، هر کشوری که  بخواهد این عیب بزرگ اجتماعی را رفع کند، ‌باید مردم را به کار وادارد و تا آن آرامش عمیق روحی که عده محدودی از آن بهره مندند در عرصه وجود فرد بر قرار شود."
با این حال بر اساس سروی نهاد دموکراسی بین المللی که در سال جاری در ۳۴ ولایت افغانستان انجام شد، ۸۲ درصد جوانان افغان بیکار اند. همچنان براساس گزارش صندق جمعیت سازمان ملل متحد، طی ۵ سال آینده ۴ میلیون تن از جوانان به جمعیت جوانان جویای کار ملحق خواهد شد. نظر به آمار نهاد دموکراسی بین المللی ، ۳۹ درصد جوانان به حکومت باور ندارند و ۵۸ درصد گفته اند که به انتخابات دیگر باور ندارند. از آن جای که قدرت و مشروعیت دولت با سطح رضایت همراه است، اما این نازضایتی خود تهدید بر امنیت می تواند باشد.
۲. مهاجرت
 مهاجرت موضوع دیگری است که  در چند سال اخیر توجه اکثر جوانان را به خود جلب کرده است.بر اساس آمار دفتر سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، نزدیک به ۴۰ هزار تن از شهروندان کشور به مهاجرت های غیر قانونی تن داده اند. این مهاجرت ها پیامد های منفی را نیز دارند.
•        از دست رفتن نیروی فعال و جوان و بهره‌برداری از این نیرو توسط کشورهای دیگر توام با نوعی منت گذاری به کشور مبدأ همراه می باشد.
•        دگرگونی فرهنگی در درون جامعه، به خصوص با بازگشت مهاجرانی که سالها از کشور دور بوده و با برگشت آنان به کشور نوعی احساس دور بودن با فرهنگ بومی خویش را می کنند.
•        از بین رفتن تلاش جمعی برای بهبود، چرا که در میان عوام و حتی نخبگان تمایل به فرار از کشور افزایش یافته و هرکس تلاش می‌نماید منافع شخصی خود را بر منافع مختلف جمعی ارجحیت دهد.
•        عدم تغییر در وضعیت کشور، چرا که اساساً قشر تاثیرگذار و فعال جامعه بدلایل مختلف مجبور به مهاجرت گردیده است.
•        استفاده ابزاری کشور ها از مهاجرین. بر اساسی خبری که توسط روزنامه ۸ صبح سال ۱۳۹۲ نشر شد، ایران در حدود ۱۲۰ هزار جوان زیر ۲۵ سال را برای جنگ به سوریه فرستاده است.
در اخیر نیاز است که دولت افغانستان برای جوانان کشور استراتیژی های عملی ایجاد شغل را فراهم سازد و نگذارند که این جوانان در دام گروهای تندر و قاچاقچیان انسان گیر بمانند و از آن به عنوان ابزار برای تخریب این سرزمین زخم خورده استفاده ببرند.



گروهای رادیکال تروریستی و جوانان

گروهای رادیکال تروریستی و جوانان
حمیدالله یوسفزی
گروه های رادیکال و افراط گرا از جوانان افغانستان در بیش از یک دهه گذشته برای گسترس ایدیولوژی تخریب کارانه و سیاسی خود استفاده اعظمی را برده و می برند. ولی جهت مقاله با موضوع هیچ گونه استراتیژی ملی مجزی تدوین نگردیده است.
مطالعات زیادی پیرامون رادیکال سازی جوانان مسلمان صورت گرفته است ولی کار اندکی در این زمینه برای جوانان افغانستان صورت گرفته است. زیرا گرایش به تندروی و افراط گرایی هنوز به عنوان یک منبع خشونت در افغانستان به حساب می آید. از طرفی هم براساس آمارها افغانستان بزرگترین نیروی جوان را در سطح جهان تشکیل میدهند.
برخی مطالعات نشان داده است که ایدیولوژی های مذهبی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، نا رضایت های سیاسی، حکومتداری ضعیف و محرومیت های فردی سبب گردیده است که اکثریت جوانان به گروه های رادیکال و افراط گرا خشونت آمیز بپیوندند.
بی ثباتی سیاسی، منازعات خشونت بار، بحران اجتماعی- اقتصادی در طول چهار دهه گذشته سبب تاثیرات مخرب بالای رفاه شهروندان کشور گردیده است. بناً در این زمینه نیاز است که استراتیژی های کوتاه مدت و درازمدت تدوین گردد تا شهروندان کشور ما در امورات مدنی و اقتصادی سهم معنی دار پیدا کنند. درک روند رادیکال سازی و عناصر افراط گرایی خشونت آمیز برای طرح و تدوین استراتیژی مقابله علیه آنان خیلی موثر می باشد.
با این حال تمام مدارس دینی که در سراسر کشور فعالیت دارند باید تحت نظارت دولت افغانستان قرار بگیرند و محتویات آموزشی ارزیابی و برررسی گردد. چون بسیاری از این مدارس به بهانه آموزش آموزه های دینی، نوجوانان و جوانان را با آموزش های افراط گرایی خشونت آمیز و افکار تندروی مجهز می سازند.
رادیکال سازی کاری نیست که در یک شبه و یا از ملاقات دو جانبه با مستخدمین افراطی انجام شود، بلکه این کار در طول زمان صورت می گیرد. بنابراین والدین در این زمینه یک نقش کلیدی را در شناسایی از نشانه های افراط گرایی در وجود فرزندان شان بازی می کنند، پیش از آنکه و ضعیت از کنترول آنان خارج گردد. والدین باید تمام محتویات آموزشی فرزندان شان را بدانند. اساساً در افغانستان افراط گرایی خشونت آمیز در پاسخ به گسترس فقر و بیکاری افزایش یافته است، اما یک مطالعه نهاد میرسی کوربس در سال 2015 نشان می دهد که ریشه های خشونت سیاسی در فقر نیست، بلکه در بی عدالتی ها می باشد.
از سوی هم جوانان در جستجوی داشتن یک زنده گی بهتر می باشد. آنان دارای انرژی و ظرفیت فزیکی و دماغی برای بهبود کیفیت سطح زنده گی شان می باشند. اگر در این زمینه حکومت و در سطح کل جامعه برای انتقال این انرژی بسوی گام های مثبت ناکام بمانند، در این حالت است که جوانان در جستجوی منابع دیگر برای مقاصد خود خواهند شد.
در چنین شرایطی گروهای افراطی مانند طالبان از رسانه ها به عنوان وسیله تبلیغات سیاسی خود استفاده اعظمی را می برند. گروهای تروریسی و افراطی از این نیروی جوان برای تخریب افغانستان استفاده می برند و برای آنان پیام های مخرب و ویرانگی جامعه را القا می دارند. این گروه ها با پیام های فرینده به جوانان می گویند که کامیابی نزدیک است و بی عدالتی ها به زودی خاتمه خواهد یافت.


جوانان قربانی اصلی جنگ طلبی و نظامی گری در منطقه


جوانان قربانی اصلی جنگ طلبی و نظامی گری در منطقه

امان الله لودین،آموزگار صلح اجتماعی
جوانان نیروی محرک حال و آینده یک اجتماع را تشکیل میدهند. توانمندی فعلی وموجوده ای آنها درتشکل وتحرک اجتماع رول مهم داشته ودرآینده مسایل سیاسی،اقتصادی واجتماعی به آنها تعلق میگیرد. ازاینروجوانان نقش بزرگی را درحال ودرآینده یک اجتماع دارند.جوانان آگاه وتوانمند امروز میدانند که درآینده به کدام چالش ها روبروخواهند شد. فرصتهای امروزی را درجهت معامله با چالش های آینده چطورشناسایی، مقایسه وچگونه ازآن بطورموثرکاربگیرند.

جنگ دوامداری که تحت نامهای گوناگون بالای جامعه ای ما تحمیل گردیده، یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی افغانستان و منطقه آشوب زده ای ما را تشکیل میدهد. این جنگ برخلاف منافع و خواست مردم وجوانان ما براساس نیازهای دیگران بالای مردم ما تحمیل شده و ثروت های بیکران مادی و معنوی ما را به فنا داده و هنوز هم روزانه صد ها انسان مظلوم ما را به کام خود فرومیبرد .این جنگ که به بهانه های مختلف برما مسلط شده، بدبختی های زیادی را به بار آورده است.

 دروضعیت نا مطمین وآینده ای نامعلوم، جوانان قربانی اصلی جنگ طلبی و نظامیگری درمنطقه  میباشند. اگرجوانان به حقایق پشت پرده ای این جنگ ها نپرداخته و به مسایل صلح اجتماعی توجه ننمایند و فرهنگ صلح خواهی را توسعه ندهند، جنگ ونظامیگری مهار نخواهد شد وجوانان جنگ زده کشور ما، قربانی جنگ های دوامدارآینده خواهند بود.

جوانان باید بدانند که درزیرسایه ای این جنگ دوامدار چند عنصرخطرناک مانند خودخواهی،سلطه گری،رشوت،اختلاس ،غصب دارایی های عامه، موادمخدر، سمت گرایی وگروه گرایی و ....دست بدست هم داده فضای نامطمینی راحاکم ساخته است. اثرات جنگهای دوامدار و فضا ی نامطمین بالای حالات جسمی وروانی جوانان تاثیراتی سوء را بجا میگذارد. برای اینکه ما درآینده فرهنگ صلح وهمدیگر پذیری راانکشاف دهیم، می بایست توانایی های صلح وحل منازعات را انکشاف داده، امید و اعتماد را در میان جوانان پخش و نشر نماییم. جوانان که برای امید فردای صلح آمیزافغانستان دست بدست هم میدهند،تجارب ومهارت های صلح را باهم شریک میسازند، میتوانند تیم های نیرومند وحدت وهمکاری راتشکیل داده وموانعی در برابرصلح ( بی اعتمادی،گروه گرایی، تعصب و...) را ازسرراه صلح ووحدت بردارند.

جوانان باید ازفرصت های موجود استفاده نموده ازجریانات سیاسی اقتصادی واجتماعی خود آگاهی حاصل نمایند. اگرجوانان وقوع منازعات را درجوامع انسانی طبیعی دانسته واثرات طرزمعامله ای مناسب و نامناسب با منازعات رابدانند، به وضاحت خواهند توانست اختلافات ومنازعات را ازمحیط آموزشی وتحصیلی به سود صلح وزیست باهمی تغییردهند.

 برای جوانان ضروری است که درجهت اعمار صلح مبادی ومفاهیم صلح را دانسته و به ضایع کنندگان بالقوه ای صلح توجه داشته باشند. به عوض اینکه عدم تحمل ونفرت را یاد گیرند، درجهت اعتماد، شناخت ودرک متقابل، احترام ومهارت بحث محترمانه را جهت حل مسایل در میان خود توسعه دهند.

 اگرتصویر صلح،عادات ومهارت های مباحثات صلح آمیز در جوانان تقویت گردد، آنان میتوانند به حیث فعالان ویا کتلست های صلح عمل نمایند. درنتیجه آنها قابلیت های را انکشاف خواهند یافت تا خود را از تنگناهای گروهی کوچک وتنگ رهایی داده به سوی جامعه سازی بزرگ انسانی-افغانی حرکت نمایند. آنها میتوانند به حیث خدمتگذاران ورهنمایان اجتماعی دررفع مفاسد و تامین صلح وثبات آینده کشور نقشی مهمی را بازی نمایند.