نقش وجایگاه خانواده در تامین امنیت
عبدالصمد حکیمی
در گذشته قبل از تاسیس سازمان های رسمی آموزشی
نظر مکتب خانه ها و کودکستان ها، امر تعلیم وتربیت کودکان، نوجوانان وجوانان به
عهده خانواده ها بوده است.
با این حال تاثیر خانواده به خصوصیت شخصیتی
وروانی افراد، بخصوص برای جوانان بسیار وسیع وپایدار است. چون جوانان ونوجوانان
بسیاری از رفتار ها، نگرش ها، اعتقادات وارزش های خود را در خانواده از بزرگان
خانواده می آموزند و این اموخته ها به طور مستقبم وغیر مستقیم برسلامت وبهداشت
روان آنان تاثیر می گذارد وآنها رفتار
صحیح با دیگران، احترام به بزرگان و کمک وهمیاری و.... را می آموزند. والدین آگاه
باشند که نوجوانان وجوانان همواره رفتار وگفتار بزرگسالان را از طریق تقلید کردن، الگو
قراردادن آنان یاد می گیرند. ثبات عاطفی والدین سبب می گردد که جوانان ارزش ها را
درونی ساخته واز شخصیت سالم وارزشمند برخوردار شوند.
از آنجایکه نهاد خانواده می تواند موجب یگانگی فرزندان
خانواده با میراث اجتماعی وفرهنگی باشد، باید ضمن این امر امنیت روانی مناسبی را برای
جوانان شان انتقال دهند. در حالیکه خانواده بهترین گروه نخستین است که با روابط
صمیمانه، احساس وحدت را میان خود پدید می آورد.
بسیاری از روابطی که در خانواده رواج دارد، عامل مهمی برای ایجاد تعارض در شخصیت
فرزندان ودر نتیجه رشد آنان با احساس نا امنی ودر اثبات اشاعه این ویژه گی در
جامعه می باشد .
نقش دولت وجامعه در انطباق فرزندان با هنجار های اجتماعی
وبرقراری امنیت بسیار مهم است. به نظر دورکیم، تعلیم وتربیت یک امر اجتماعی است.
لذا دولت ها موظف اند که با آموزش خانواده پرداخته وسپس از طریق آنان، زنده گی
جمعی را در جوانان تثبیت نمایند که موجب حفظ
تقویت این همگونی می شود. بنابران لازم است که نهاد خانواده آن قدر توانمند
گردد که بتواند به نیاز های اجتماعی،
روانی وفرهنگی و.....توجه جدی داشته باشند.
بدبختانه یکی از عوامل مهم فرار جوانان در کشور همانا نبود امنیت در کشور
بوده است که متاسفانه حکومت های گذشته افغانستان نتوانستند که نیاز های اصلی خانواده ها را که
عبارت اند از امنیت و رفع بیکاری می باشد
برآروده سازد. این عمل سبب فرار و مهاجرت های قانونی و غیر قانونی گردیده
است و جوانان کشور طوریکه لازم است
نتوانند مسوولیت خود را در تامین امنیت کشور ایفا نمایند.
No comments:
Post a Comment